ایفل، نماد پایتخت

برجی با بیش از سیصد متر ارتفاع. اهمیتی ندارد که گرد باشد یا مربع. از جنس آهن باشد یا سنگ. همین که رکورد آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را بشکند کافی است.

این موضوع مسابقه‌ای است که گوستاو ایفل، مهندس متخصص سازه های فلزی برنده آن می‌شود.

وقت تنگ است: او دو سال زمان دارد تا برج را تحویل بدهد. زیر بنا را پنج متر پایین‌تر از سطح رود سن در میدان شان دو مارس حفر می‌کند. همزمان در چند کارگاه در حومه پاریس کارگرانش مشغول ساخت یک سازه غول پیکر متشکل از هجده هزار قطعه هستند. بالغ بر هفت میلیون حفره ایجاد می‌شود و دو و نیم میلیون میخ پرچ در جایش قرار می‌گیرد. همه چیز از پیش ساخته می‌شود و قطعات در کنار رود سن بر روی هم سوار می‌شوند. این موضوع خشم عده‌ای را برمی‌انگیزد. جمعی از هنرمندان به راه اندازی این برج اعتراض می‌کنند. از نظر آن‌ها این برج پاریس را از ریخت خواهد انداخت. این اعتراضات راهی به جایی نمی‌برد. این برج آهسته آهسته سربرمی‌افرازد و محل ساختش برای پاریسی‌ها یک مکان گردشی می‌شود. مخالفانش با فکر این که این “اسکلت غمگین” این ” شمعدانی توخالی” این “شیاف سوراخ سوراخ” به محض اتمام نمایشگاه از جایش برداشته خواهد شد خود را دلداری می‌دهند.

ولی این برج هیچ وقت از جایش تکان نخورد…

بخشی از کتاب Promenons-nous à Paris  (به زبان فارسی: پاریس را بگردیم) نوشته سیلوی دودلر

ترجمه : فهیمه اسدی روسی

مترجم و مدرس زبان فرانسه

 

Construction_tour_eiffel3

torre-eiffel-1888

ایفل 3

Eiffel_tower-Paris