پیتر بروک، یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تئاتر معاصر در ٩۷ سالگی درگذشت

به گزارش  RFI  پیتر بروک، یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تئاتر معاصر در ٩۷ سالگی درگذشت. وی بعد از استانیسلاوسکی، یکی از آفرینندگان شکل و قالب تئاتر مدرن به شمار می‌آید. تحقیقات و تجربیات گستردۀ او در کشورهای مختلف – از ایران گرفته تا آفریقا و هند و آمریکا – تماماً در جهت خلق یک تئاتر “جهانی و انسانی” به کار رفت که از مرزهای جغرافیایی، زبانی و فرهنگی فراتر می‌رود. برداشت نمایشی او از حماسۀ بزرگ هند، “مهابهاراتا”، نقطۀ عطفی در تاریخ تئاتر سدۀ بیستم است.

برخی شرقیان شکاک، پیتر بروک را از جمله روشنفکران اروپایی می‌دیدند که به پیروی از حال و هوای زمانه، به “عشق شرق و عرفان” روی آورده و شیوه‌های هیپی‌‌وار پیش گرفته است. علاقه‌اش به ادبیات شرق و علم باطن، تمرین‌های شبیه به یوگا که برای بازیگرانش مقرر می‌کرد، موسیقی هندی، تعزیۀ ایرانی، اجراهایش در تخت جمشید یا صحرای آفریقا، شیفتگی‌اش به شخصیت مشکوکی مثل گورجیف و ساختن فیلم “ملاقات با مردان برجسته”… همۀ این ملغمه در نظر اول شاید وجود ظن و تردید را در قبال شخصیت او توجیه می‌کرد اما آشنایی با کار پیتر بروک بلافاصله به فرد شکاک می‌نمایاند که در کارنامۀ تقریبا هشتاد سالۀ این هنرمند بزرگ، هیچ عنصر سطحی، مجعول یا متظاهرانه‌ای وجود ندارد. تمامی جستجوها، تجربیات حرفه‌ای و سیر معنوی بروک، او را به یک نتیجۀ واحد و بنیادین رسانده بود: تئاتر یعنی فقط حضور انسان.

از لندن به پاریس

پیتر بروک که در بریتانیا به دنیا آمد، از حدود پنجاه سال قبل در فرانسه مستقر شد، هرچند که تابعیت انگلیسی‌اش را هیچگاه رها نکرد. والدین بروک از یهودیان مهاجر منطقۀ بالتیک بودند که در آغاز قرن بیستم بخشی از روسیه به حساب می‌آمد. بروک بارها گفته بود که هیچ تعلق خاصی به فرهنگ یا دین یهود ندارد اما در عوض خود را به زبان و فرهنگ روسیه بسیار نزدیک احساس می‌کند. این نزدیکی در اجراهای متعدد او از آثار چخوف به وضوح حس می‌شود.

بروک بعد از آن که در اوایل دهۀ ۱٩۷٠ در پاریس سکونت گزید، یک سالن نیمه مخروبه (Bouffes du Nord) را صاحب شد و در آنجا محفلی تحت عنوان “مرکز بین‌المللی مطالعات تئاتر” به راه انداخت. این تالار که فعالیت خود را تقریباً در همان وضعیت نیم‌ویرانه آغاز کرد، با مرمتی اندک به تدریج روی پای خود ایستاد و بعد از چند سال به یکی از قطب‌های  تئاتر پاریس تبدیل شد. با صحنه‌ای ساده، بدون تأسیسات مدرن تغییر دکور، با دیوارهای اخرایی ترک‌خورده و رنگ و رو رفته و نیمکت‌های چوبی… بروک می‌گفت: “این سالن تناسبات فوق‌العاده‌ای دارد که در اروپا بی‌همتاست. فضایی است که در عین حال خانه، مسجد یا حیاط را به یاد می‌آورد”.